قاعده دوم :برای تخصیص دقیق هزینه ها به فعالیتها باید تا حد امکان فعالیتها را آنالیز و تحلیل کرد تا تخصیص هزینه ها واقعی تر انجام شود. با توجه به اینکه تخصیص دقیق هزینه ها در سیستم ABC می تواند کمک زیادی به محاسبه هزینه های خدمات داشته باشد. بنابراین باید تا حد امکان فعالیتها به هدف هزینه مربوط به خود تخصیص داده شوند. برای این منظور ردیابی و شناسایی دقیق فعالیتها بسیار مهم می باشد.
قاعده سوم : استفاده از نظرات سایر متخصصان برای تخصیص دقیق هزینه ها. در بعضی از مواقع که مبنای تخصیص بعضی از هزینه ها به هدف هزینه مشخص نمی باشد و یا دارای ابهام است برای تخصیص صحیح هزینه ها می توان از نظرات متخصصان که اطلاعات تخصصی از فرآیند ارائه خدمات دارند، استفاده کرد. استفاده از نظرات متخصصین جهت سنجش و تعیین فعالیتهایی که اطلاعات کمی در مورد آنها وجود ندارد، بسیار مفید می باشد.
قاعده چهارم: هزینه های مستقیم و غیر مستقیم مربوط به انجام فعالیتها باید تفکیک گردد. با توجه به تاثیر این دو گروه از هزینه ها بر محاسبه بهای تمام شده خدمات و نوع اطلاعاتی که برای تصمیم گیری مدیران فراهم می کنند، لازم است تا این گروه از هزینه از یکدیگر تفکیک گردند. تا بر این اساس صحت اطلاعات عملیات هزینه یابی افزایش یابد.
محاسبه بهای تمام شده هدف هزینه
در این مرحله با توجه به هدف هزینه (خدمات فرودگاهی ارائه شده ، تعداد محصول تولید شده، و….)، حجم و میزان آن در طول دوره مورد بررسی و همچنین هزینه های تخصیص داده شده به هر کدام از اهداف هزینه، بهای تمام شده آن محاسبه می گردد که این بهای تمام شده می تواند شامل یک ساعت خدمات ناوبری ارائه شده و یا بهای تمام شده کل خدمات فرودگاهی ارائه شده به یک پرواز باشد.
پیشینه تحقیق
مقدمه
با توجه به اینکه ایجاد و توسعه سیستمهای هزینه یابی و محاسبه بهای تمام شده در سازمانهای مختلف عمدتاً بدلیل نیاز به نوع اطلاعات فراهم شده توسط این سیستم می باشد، بنابراین بررسی تجربیات و نتایج حاصل از سازمانهایی که از این سیستمها در رابطه با هزینه یابی و محاسبه بهای تمام شده استفاده کرده اند، می تواند در ارائه سیستم مطلوب در این زمینه مناسب باشد. بنابراین برای درک چگونگی تکامل و توسعه سیستم پیشنهادی، نیاز به بررسی پیشینه و روند شکل گیری آن در بخشهای مختلف می باشد تا با استفاده از این تجارب و شناسایی نقاط قوت و ضعف آنها، سیستم مطلوب برای این منظور طراحی گردد. بیشتر سیستمهای هزینه یابی و خصوصاً سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت ابتدا در بخشهای تولیدی مطرح و بکار گرفته شد، اما بخشهای خدماتی نیز طی سالهای گذشته توجه خاصی به استفاده و بکارگیری این روشها در فراهم نمودن اطلاعات مالی و هزینه ای داشته اند. بطوریکه در طول چند سال اخیر تعداد موسسات خدماتی که از سیستمهای نوین هزینه یابی در شناسایی و کنترل هزینه ها استفاده کرده اند رشد چشمگیری داشته است. برای این منظور در این بخش ابتدا چگونگی پیدایش و شکل گیری سیستمهای هزینه یابی مطرح می گردد. سپس به پیشینه موضوع سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت، نحوه رشد، توسعه و تکامل آن و سازمانهای تولیدی و خدماتی که از این سیستم استفاده کرده اند می پردازیم و در نهایت کاربردهای سیستم پیشنهادی در سایر بخشهای دیگر مطرح می شود.
پیشینه سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت وکاربردهای آن
بطور کلی تا اواخر دهه ۸۰ صحت شناسایی هزینه ها و محاسبه بهای تمام شده خدمات در بیشتر سازمانها به عنوان یک مسأله اساسی مطرح نبود. اما از سال ۱۹۸۳ با توجه به افزایش هزینه های ارائه خدمات و لزوم کنترل این هزینه ها و افزایش نقش و اهمیت اطلاعات در تصمیم گیریهای مدیریتی، نیاز به بکارگیری و استفاده از روشهای هزینه یابی برای محاسبه بهای تمام شده خدمات، اهمیت زیادی پیدا کرد. برای این منظور بیشتر سازمانها علاقمند به شناسایی هزینه های خود و بکارگیری روشهای جدید هزینه یابی در این زمینه شدند.
با پیدایش تکنولوژیهای مدرن تولیدی وخدماتی در دو دهه اخیر، تأکید بر افزایش سودآوری و کیفیت، رضایتمندی، کاهش هزینه ها و افزایش رقابت در سطح جهانی، چالشهای جدیدی را برای حسابداری مدیریت فراهم نمود. بطوریکه، سازمانها ناگزیر شدند شیوههای هزینه یابی خود را بهبود بخشند و در روشهای کنترل هزینهها و سیستم های اطلاعاتی خویش بدلیل همسو شدن با این تغییرات تجدید نظر کنند. دستیابی به این امر مستلزم ارائه یک شیوه جدید در حسابداری مدیریت جهت کنترل و هدایت فعالیتها بود که براساس این نیاز سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت مطرح گردید.
تفکر ایجاد ارتباط بین هزینهها و فعالیتها در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰ در آثار برخی از نویسندگان از جمله سالومنز (Solomons,1968) و استاباس(Staubus, 1971) ارائه گردید. اما توجه مراکز علمی و دانشگاهی درباره اهمیت فعالیتها و چگونگی تاثیر عملکرد آن بر هزینه های سازمانی بیشتر در دهه ۱۹۸۰ مطرح شد (نمازی، ۱۳۷۸).
واژه هزینهیابی برمبنای فعالیت، که بعدها به سیستم ABC تکامل یافت، اولینبار توسط کوپر و کاپلن (Cooper & Kaplan, 1988) برای تخصیص هزینه فعالیتها به محصولات بهکار گرفته شد. این دو نویسنده همراه با جانسون (Johnson,1988)، نسبت به دیگران، تأثیر بسزایی در انعکاس نارساییهای سیستمهای حسابداری مالی در ارائه اطلاعات دقیق در مورد هزینهها داشتند. آنها معتقد بودند، سیستمهای هزینهیابی سنتی نه تنها پاسخگوی احتیاجات مدیران نیستند، بلکه استفاده از این اطلاعات سبب گمراهی و عدم اتخاذ تصمیم صحیح به وسیله آنان می گردد. این نویسندگان جهت رفع نقایص فوق اقدام به معرفی سیستم جدیدی به نام هزینهیابی برمبنای فعالیت (ABC) نمودند (رجبی، ۱۳۷۸).
اگرچه سیستم ABC از ابتدا در سازمانهای تولیدی مطرح و تکامل یافت، اما با مشخص شدن نتایج مثبت حاصل از بکارگیری آن، این سیستم در سازمانهای خدماتی نظیر بیمارستانها، مراکز آموزشی، بانکها، رستورانها و… نیز بکار گرفته شد و نتایج بسیار مناسب و مفیدی از اجرا و بکارگیری آن حاصل گردید.
در مورد سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت با توجه به مراحل رشد و تکامل آن دیدگاهها و نظرات زیادی مطرح شده است، که به لحاظ زمان ارائه و بکارگیری این دیدگاهها بطور کلی در دو قالب اصلی قابل طرح است. که عبارتند از : ۱) دیدگاه مقدماتی سیستم ABC[21] و ۲) دیدگاه دو بعدی ABC[22].
هدف اصلی از بکارگیری سیستم ABC در اواخر دهه۱۹۸۰ تهیه اطلاعات مالی جهت تصمیمگیری مدیران عالی در سطوح استراتژیک بود. با گذشت زمان و آشکار شدن منافع حاصل از بکارگیری آن، از این سیستم برای محاسبه بهای تمامشده محصولات و تهیه گزارشهای عملیاتی استفاده شد. این دیدگاه به سیستم هزینهیابی مقدماتی ABC معروف گردید. این سیستم ابتدا درکارخانههای هانیول[۲۳] ، نورترنتلهکام[۲۴] ، جنرال موتورز[۲۵] و چند کارخانه دیگر جهت هزینه یابی و تهیه گزارشات استراتژیک استفاده شد (Turney, 1997).
با توجه به موفقیت سیستم ABC در سایر سازمانها، از این سیستم جهت تجزیه و تحلیل سودآوری مشتریان و محصولات، بهبود عملیات داخلی سازمان، مدیریت فعالیتها، شناسایی و اولویتبندی فرصتهای کاهش هزینه ها، استفاده گردید. اما به دلیل اینکه این دیدگاه بیشتر به اطلاعات کمی و مالی متکی بود و اطلاعات غیرمالی در مورد فعالیتها را فراهم نمیکرد، زیاد مورد استقبال واقع نگردید(Turney,1997).
برای رفع نارسائیهای دیدگاه اولیه ABC، مدل دوبعدی این سیستم مطرح گردید. این مدل دارای دو دیدگاه اصلی در مورد فعالیتها است که عبارتند از: ۱) دیدگاه تخصیص هزینه[۲۶] و ۲) دیدگاه تخصیص فرآیند[۲۷] ، این سیستم با توجه به این دو دیدگاه، اطلاعات عملیاتی و استراتژیکی را جهت تصمیمگیری فراهم می کند. (در فصل سوم این دو دیدگاه به طور کامل تشریح می شود).
از نظر کاربرد و استفاده از سیستم ABC، شرکتهای زیادی در سطح دنیا از جمله شرکت استاکهام والو و فیتینگز[۲۸] که یکی از تولیدکنندگان سوپاپ آهنی و سرسیلندر انواع ماشینها در آمریکا است، از ABC برای طبقهبندی هزینهها و ارائه اطلاعات با توجه به سطوح عملیاتی استفاده کرد. شرکت نورترن تلهکام لیمیتد[۲۹] که در زمینه تولید و توزیع سیستمهای تلفن فعالیت دارد، از این سیستم جهت تجزیه و تحلیل فعالیتها و شناسایی اولویتها برای بهبود عملکرد فعالیتهای داخلی استفاده کرد. کارخانه تریکوینت[۳۰] که تولیدکننده قطعات الکتریکی مخابراتی و کامپیوتری است، برای شناسایی فعالیتهای خود و طبقه بندی آنها برحسب کاربردهای استراتژیک و بهبود عملیات داخلی سیستم ABC را بکار برد (Turney,1997).
شرکت ارنست و یانگ[۳۱]، که یک شرکت مشاورهای در زمینه طراحی و بکارگیری سیستمهای هزینهیابی است، سیستم ABC را درکارخانههای بزرگی در زمینه صنعت الکترونیک، تولید نوشابه و عرضه وسایل ساختمانی بکار گرفت. این سیستم در شرکتهای تولیدی و صنعتی دیگر مانند کلارک هیورث[۳۲] سازنده قطعات و موتورهای ماشین، دیتون اکسترود پلاستیکز[۳۳] تولیدکننده دریچههای پلاستیکی، کامپیوموتور[۳۴] سازنده وسایل الکترومکانیکال اتوماتیک، شرکت سوپر بیکری[۳۵] تولیدکننده انواع پیراشکی و نانماشینی، اوریجینال بردفورد سوپ ورکس[۳۶] و مراکز بهداشتی و بیمارستانها مانند مرکز بهداشتی بروک وود[۳۷] از سیستم ABC جهت مرتفع نمودن مشکلات تعیینهزینه و گزارشدهی به مدیران مختلف، استفاده شده است. بکارگیری این سیستم باعث افزایش سودآوری و بهرهوری چشمگیری در آن شرکتها گردید (Turney, 1997).
در زمینه کاربرد سیستم ABC در موسسات خدماتی، شرکتهای خدماتی همچون شرکت خدمات پست بینالمللی[۳۸]، شرکت خدماتی هوایی ایرایتالیا[۳۹] و رویال بانک اسکاتلند [۴۰]که در زمینه خدمات بانکی به مشتریان فعالیت دارد، از این سیستم جهت بهبود بخشیدن به فعالیتهای داخلی و ارائه خدمات مناسبتر استفاده کردهاند.
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
کوپر و کاپلان (Cooper & Kaplan, 1988) در مقاله خود منابعی که در سازمان از آنها استفاده نمی شود از هزینه هایی که به صورت مستقیم به محصول ارتباط دارد جدا می کنند. این نویسندگان ادعا نمودند که استفاده از سیستم حسابداری سنتی باعث می شود اطلاعاتی که از این سیستم بدست می آید ناقص بوده و مدیریت را در برنامه ریزی دچار مشکل می کند و همچنین استفاده از سیستم باعث می شود که هزینه های شرکت بیش از واقع نشان داده شده و در نتیجه موجب زیان شرکت می شود. بنابر این آنها اقدام به معرفی سسیتم هزینه یابی بر مبنای فعالیت کردند.
کوپر و کاپلن در مقالهای تحت عنوان هزینهیابی بر مبنای فعالیت و محاسبه منابع استفاده شده در سال ۱۹۹۲ جنبه هایی از سیستم ABC را در محاسبه منابع و ظرفیتهای استفاده شده سازمانی مطرح نمودند. از نظر آنها یکی از مزایای این سیستم، این است که هزینه های خدمات و محصولات را براساس منابع استفاده شده اندازهگیری میکند و منابعی که در سازمان به عللی از آنها استفاده کامل نمیگردد، از هزینههای خدمات جدا می کند و تحت عنوان هزینههای ظرفیت بلااستفاده شناسایی و طبقهبندی مینماید. بخشی از ظرفیتهای بلااستفاده ناشی از محدودیتهای سازمان است که شناسایی این محدودیتها و سنجش اثرات ناشی از آن به ما کمک میکند که تشخیص دهیم چگونه و کدامیک از ظرفیتهای موجود را توسعه دهیم و چگونه از ظرفیتها و منابع محدود برای تصمیمگیری در تخصیص بهتر منابع و کاهش هزینهها استفاده کنیم. در این میان محدودیتهای موجود در سازمان، که به نحوی برعملکرد بهینه آن تأثیر میگذارد، نقش اساسی را ایفاء میکنند. لذا ارائه راهحلهای مناسب و منطقی جهت کاهش این محدودیتها، امری مهم تلقی میشود.
(Turney, 1997).
فوزی عبداله ابوسلام (Fawzi Abdalla Abusalam, 2008) موانع بکارگیری هزینه یابی بر مبنای فعالیت را مورد مطالعه قرار داده و مهمترین آنها را عدم دانش کافی نسبت به این سیستم و عدم حمایت مدیران ارشد می داند. زولینگ (Xuling, 2012) در تحقیق خود به بررسی ارتباط بین هزینه ها و فعالیت ها با نوع مشتریان پرداخته و نشان می دهد که استفاده از این اطلاعات مشتریان می تواند کمک شایانی در تصمیم داشته باشد. او هزینه یابی بر مبنای فعالیت را در شرکت Petro China به اجرا در آورده و بعد از اجرای آن توانست انواع هزینه را تعیین نماید. همچنین با توجه نتایج حاصل از اجرای این سیستم ضمن افزایش دقت در برنامه ریزی در خصوص حذف فعالیت های غیر اساسی نیز تصمیم گیری شده است.
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
خسرو اسلامی دهکردی (۱۳۷۷) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با موضوع ارزیابی مقایسه ای هزینه یابی سنتی جذبی و هزینه یابی بر اساس فعالیت در پاسخگویی به نیازهای اطلاعاتی مدیران فنی و مهندسان نتیجه گرفته که در صورت استقرار سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در سازمان های تولیدی و صنعتی اطلاعات بیشتری نسبت به سیستم سنتی قابل ارائه به مدیران است.
شکاری عبدالعظیم (۱۳۷۰) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان بررسی کاربرد هزینه یابی بر مبنای فعالیت در افزایش بهره وری (مطالعه موردی کارخانه سیمان فارس) ضمن طراحی و اجرای سیستم بهای تمام شده بر مبنای فعالیت، بهره وری مراکز فعالیت خدماتی و تولیدی تعیین گردیده و نشان داده که این روش باعث صرفه جویی در هزینه ها و در نتیجه افزایش سود کارخانه گردیده است. همچنین با استفاده از این سیستم می توان به ارزیابی عملکرد مراکز فعالیت پرداخت و فعالیت های فاقد ارزش افزوده را کنترل کند.
احمد رجبی(۱۳۸۰) در پایان نامه خود با موضوع طراحی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت و تئوری محدودیت ها با برنامه ریزی خطی عدد صحیح جهت استفاده از منابع سازمانی (مطالعه موردی کارخانجات صنعتی شیراز) با استفاده از اطلاعات حاصل از بکارگیری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت نشان می دهد که استفاده از اطلاعات سیستم موجود باعث انحراف بهای تمام شده محصولات و اتخاذ تصمیم های اشتباه می شود. همچنین با استفاده از اطلاعات سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت، ترکیب بهینه تولید با توجه به منابع در دسترس و محدودیت ها تعیین شده است.
احمد رجبی (۱۳۸۱) در مقاله خود با عنوان طراحی و ترکیب سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت با سیستم بودجه بندی بر مبنای فعالیت برای اداره کردن منابع بیمارستانی اشاره می کند که در سیستم هزینه یابی موجود (سیستم های سنتی) هیچ گونه ارتباط مستقیمی بین فعالیت های لازم جهت ارائه خدمات و و میزان استفاده از منابع بیمارستانی وجود ندارد در نتیجه بهای تمام شده و هزینه های ارائه خدمات منعکس کننده هزینه فعالیت ها و منابع بکارگرفته شده نمی باشد. سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت با بکارگیری مکانیز مهای متعدد این مشکل را رفع می کند.
یزدانی آرانی (۱۳۸۲) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان مقایسه بهای تمام شده تکثیر ماهی در کارگاه شهید انصاری رشت طبق هزینه یابی بر مبنای فعالیت و مقایسه آن با سیستم موجود با شناسایی محرک های اصلی و فرعی هزینه، زمینه مقایسه بهای تمام شده هر فعالیت را فراهم نموده و به مدیریت در تصمیم گیری در مورد هر فعالیت کمک می نماید.
محمد رضا طاهر کردی (۱۳۸۲) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان بکارگیری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در شرکت نفت فلات قاره ایران نتیجه می گیرد که سیستم های هزینه یابی بر مبنای فعالیت نسبت به سیستم هزینه یابی سنتی (سیستم فعلی این شرکت) به شیوه ای مناسب تر و منطقی تر هزینه ها را به محصولات تخصیص داده و و این محصولات را به صورت دقیق تری هزینه یابی می کند. بعلاوه این سیستم با بهبود کیفیت اطلاعات و همچنین ارائه اطلاعات مفید و مربوط در خصوص فعالیت های اصلی شرکت، در زمینه بهبود فرآیندها و بهره وری نسبت به سیست فعلی که صرفا اطلاعات کلی و البته نادرست ارائه می نماید، بر تصمیمات استفاده کننده مؤثرتر خواهد بود.
بختیار استادی (۱۳۸۳) در پایان نامه خود با موضوع بکارگیری یک سیستم ساخت و تولید انعطاف پذیر با استفاده از روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت به محاسبه بهای تمام شده فرآوری و تولید قطعات با این روش و مقایسه آن با هزینه نهایی تولید پرداخته و در پایان نتیجه می گیرد که بهای تمام شده با هزینه نهایی برابر است.
امین ناظمی (۱۳۹۰) در پژوهش خود به ارزیابی تطبیقی سودمندی اطلاعات سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت با هزینه یابی سنتی در بانک کشاورزی ایران پرداخته است. وی در تحقیق خود نتایج دو سیستم هزینه یابی سنتی و سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت را مورد مقایسه قرارداده و نشان می دهد اختلاف معناداری در بخش پایانه های شعب میان نتایج دو سیستم وجود دارد. همچنین مدیران و کارکنان مالی بانک اطلاعات حاصل از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت را سودمندتر از اطلاعات سیستم سنتی ارزیابی می کنند. این نتایج در سطوح مختلف بودجه بندی، تصمیم گیری مالی و تصمیم گیری راهبردی بانک آزمون و نتایج مشابهی مبنی بر اختلاف معنی دار نتایج دو سیستم گزارش شده است. نتایج نشان می دهد عوامل سازمانی، محیطی، فن آوری و فردی بر تمایل افراد برای به کارگیری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت مؤثر هستند .همچنین میزان پشتیبانی مدیریت، میزان مشارکت در فرآیند به کارگیری و نیز کافی بودن منابع مورد نیاز برای استقرار این سیستم مطرح و نتایج به دست آمده به کمک رگرسیون مرزبندی شده آزمون گردیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد حمایت دولت، استفاده از نظرات متخصصین و پشتیبانی مدیران ارشد، سهم قابل ملاحظه خدمات بانکی از هزینه های سربار و میزان آموزش کارکنان نیز از مهمترین عوامل مؤثر در به کارگیری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در بانک کشاورزی بوده است.
پیشینه سیستمهای هزینه یابی و بهای تمام شده خدمات در صنعت هوانوردی و فرودگاهی
یکی از اولین مطالعات انجام شده در زمینه هزینه یابی در صنعت فرودگاهی توسط موسسه اقتصاد اروپا[۴۱] و به سفارش سازمان هواپیمایی کشوری[۴۲] انگلستان در آوریل ۲۰۰۱ با موضوع هزینه یابی در فرودگاهها انجام شده است. در این تحقیق خدمات فرودگاهی به دو دسته خدمات هوانوردی و غیر هوانوردی تقسیم شده است. همچنین با توجه به سرمایه بر بودن بخشی از خدمات غیر هوانوردی مانند تاسیسات و تجهیزات تعمیرات اساسی هواپیما، جاده های دسترسی فرودگاه، تاسیسات سوخت رسانی هواپیما، خدمات کترینگ هواپیمایی و … و عدم توانایی مالی و مقرون به صرفه نبودن سرمایه گذاری توسط بخش خصوصی صراحتاً ارائه این خدمات به عهده فرودگاه گذاشته شده و لاجرم بایستی در مبحث هزینه یابی نیز مورد توجه قرار گیرند.
سیس
برای دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت pipaf.ir مراجعه نمایید. |